ارشــــــــــــــان پیشـیارشــــــــــــــان پیشـی، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 23 روز سن داره

پرنس پیشی،پسر پائیزی

!!!!!؟؟؟؟!!!!!!

1391/7/18 23:37
561 بازدید
اشتراک گذاری

تاریخ18/7/91

شکلک های محدثه جون

سلام پسر گلم...niniweblog.com

 

خوبی مامانم؟niniweblog.comگلم فکر کنم حالت خوبه چون الان از مطب دکتر اومدیم...niniweblog.com 

میخوام بی مقدمه 1 خبر بهت بدم شوکه بشی؟niniweblog.com 

niniweblog.comشما فردا صبح انشالا به دنیا میای!!!!!!!!!!!niniweblog.com

niniweblog.com

تعجب کردی؟niniweblog.com... از دیشب تا حالا دردای خفیفم شروع شده...niniweblog.com پاشنه پات کشته منو مامانی، گذاشتی رو شکمم و مدام فشار میدی...niniweblog.com به خدا راه اومدن از اینجا نیست گلم...niniweblog.com همونطور که گفتم از دیشب کمر درد دارم و زیر دلم هی میگیره و ول میکنه... امروز نوبت دکتر داشتم که اگر هم نداشتم بخاطر دردام باید میرفتم پیش دکتر!

niniweblog.com

ساعت3:45 نوبتم بود و 4 رفتم تومطب ... دکتر وقتی قیافمو دید پرسید مشکلی که نداری؟ گفتم از دیشبه که کمر درد دارم زیر دلمم بدجوری سنگینه...niniweblog.comیکم نگام کرد و گفت برو بخواب معاینه داخلی بشی! این حرفش باعث شد شروع کنم به لرزیدن... خوابیدم و اول صدای قلبتو شنید... بعد معاینه داخلی کرد و شروع کرد به خندیدن... پرسیدم چی شده؟ گفت الان برو واسه بستری!!!!!!!!!!!!!!! دهانه رحم باز شده و سر نینی تو لگنه! با بغض گفتم اما 1هفته مونده! گفت:پسرت عجله داره واسه اومدن...niniweblog.com

 

با هزار زور و زحمت بهش گفتم حداقل تا صبح صبر کنیم که آماده بشم! خلاصه قبول کرد و با بیمارستان هماهنگ شد که وسط شب اگه رفتم خبرش کنن! باباعلی که منتظرم نشسته بود وقتی قیافمو دید فهمید و باچشمای گرد شده نگام میکرد!niniweblog.com وقتی به مامان شراره زنگ زدم گفتم باورش نمیشد و گفت گوشی رو بده به علی! کلی خوشحال شد!

به مامان شیرین هم گفتیم والانم هی تلفنامون زنگ میخوره و همه از تو و فردامیپرسن!

وقتی امروز بارون اومد میدونستم تو هم میای ولی فکر نمیکردم به این زودی بیای... آخه دردونه همه تاریخهای مهم ما با بارون همراه بود... از روز خواستگاری، بله برون، عقدو......... تا الان که تو داری میای!

niniweblog.com

تو راه به باباعلی میگم درد زایمان همینه؟niniweblog.comاین که خیلی کمه! کلی بهم خندید و میگه دردت هنوز شروع نشده! وقتی رسیدم یکمی آرایش کردم و با لباس بارداری آخرین عکس بارداریمو گرفتم... بعدش وسایلاتو که قراره بعد از اینکه رفتیم خونه بابارضا ازشون استفاده کنی آماده گذاشتم رو مبلniniweblog.comو بعدش رفتم حموم که تمیز و آماده اومدنت باشم... الانم شام خوردم و دیگه نباید چیزی بخورم تا صبح!niniweblog.com

niniweblog.com

پسر مامان اشتباه گرفتی گلم... این 4شنبه نباید میومدی!niniweblog.com ٤شنبه بعدی بود! ولی الان خوشحالم که ١هفته زودتر میبینمت! خلاصه اینکه 1هفته بهمون تخفیف دادی و داری زودتر میای! الانم که دارم برات مینویسم یکمی درد دارم و باباجون داره واسه سلامتیمون قرآن میخونه!

niniweblog.com

برای دوستای گل و مهربونم:

عزیزای دلم من بعد از زایمان میرم خونه بابام و مدتی اونجا میمونم تا یکم بهتر شم. به زودی میام و از خاطرات زایمان مینویسم و عکس گوگولی رو میذارم! ازتون میخوام برامون دعا کنید... منم به یاد همتون هستم!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (24)

مامان سمی
18 مهر 91 21:19
وااااای مبارکه به سلامتی شقایق جون.خیلی شوکه شدم.انشاالله زایمان خوبی داشته باشی یادت نره منو پسرمم دعا کنی.پسری دیگه طاقت دوریتو نداره.بی صبرانه منتظر هستم بیای عکس ارشانو بذاری.(راستی بهت حسودیم شد)
افسانه مامی پارمین
19 مهر 91 9:18
شقایق عزیزم ، کوچولوت خیلی عجله داره که بیاد. پسری تو دقیقا یک ماه از پارمین من کوچیکتره.پارمین 19 شهریور به دنیا اومد. امیدوارم محمد جان صحیح و سالم به دنیا بیاد . برای شما هم آرزو میکنم زایمان راحتی داشته باشی. منتظر عکس ها و خبر های محمد جان هستم . خیلی مواظب خودت باش خانومی
فاطمه (مامان آیلین)
19 مهر 91 12:44
ای جان یه حس خوبی بهم دست داد دقیقا یاد خودم افتادم ولی چقد اون موقع من جرات پیدا کرده بودم الان که مطلبتو خوندم مو به تنم سیخ شد وااای زایمان ! ! ؟ ؟ ایشالا بچه خوشگلت به سلامتی به دنیا بیاد و خودت هم سالم و سلامت بغلش کنی
مهرنوش مامان مهزیار
19 مهر 91 13:14
عزیزم قدمش مبارک انشا... زیر سایه شما و بابای مهربونش عاقبت به خیر بشه. به خدا سپردمتون. مواظب خودت باش. میبوسمت عزیزم.
زهره
19 مهر 91 17:42
شقايق جون باورم نميشه يعني الان كه پستت رو خوندم پسرت رو به دنيا آوردي؟اشك تو چشمام جمع شده.خيلي عاليه اميدوارم هردو سالم و سر حال باشين وهرچه زودتر بهتر شي و بياي برامون از اين روز بزرگ بگي...مي بوسمتون و به خدا مي سپارمتون
مریم(مامان ارمیا)
19 مهر 91 19:48
الهههههههههی شقایق جون،طبق نوشتت تا الان باید محمد ارشان جون به دنیا اومده باشه . ایشالا قدمش مبارک باشه عزیزم زود زود سر حال شو و بیا ،من دلم میخواد گل پسری رو ببینم. راستی مو داره
مامان محمدرهام جون
19 مهر 91 20:14
اومدم بنویسم شقایق شک ندارم که دیگه تا الان زایمان کردی والان اوئمدم دیدم که تا الان حتما"دیگه نینی تو بغلته.مبارک باشه دوستم بوووووووووووس برای شقایق جون ومحمدارشان فسقلییییییی
مامان شیوا
19 مهر 91 22:26
شقایق جونم شوکه شدم وقتی مطلبتو خوندم.از صمیم قلب برای تو وگل پسرت آرزوی سلامتی میکنم.بی صبرانه منتظر برگشتنت و دیئن ارشان کوچولو هستم.برای ما هم دعا کن عزیزم
مامانی
19 مهر 91 23:05
سلامممممممممممممممممممم من اومدمممم ایشالا به راحتی زایمان کنی منتظر عکساش هستیماااااااااااا
مامان هومن
20 مهر 91 0:27
سلام عزیزم به سلامتی زایمان کنی ایشااله چند شب پیش خواب میدیدم اومدم تو وبلاگت و دیدم که زایمان کردی چه زود خوابم تعبیر شد منتظر دیدن ارشان کوچولو هستیم
مامان رقیه
20 مهر 91 9:33
سلااااااااااااااااااااااااااااااااام آخ جون اومده بودم بگک : شقایق ، نیومد؟؟؟؟ دیدم چرا داره میاد راهو نشونش بده شکمتو سوراخ نکنه هر جا میری شاد باشی . سلامت باشی و زود برگرد و خاطراتو بنویس زوووووووووووووووووود وای به حالت دیر بیای . الان یعنی به دنیا اومده؟؟؟؟ کاش یکی بود خبر میداد
شیما مامان درینا
20 مهر 91 11:38
شاید باورت نشه عزیزم ولی دقیقاً از پریروز یعنی سه شنبه همش تو فکرتم می خواستم به وبلاگت سر بزنم که ببینم در چه حالی یادم افتاد نی نی قراره هفته دیگه بیاد الانم کلی سورپریز شدم ایشالا به سلامتی زود زود عکس نی نی رو بذار
هدي
20 مهر 91 11:54
سلام شقايق جون ، خيلي خوحال شدم ان شاالله به سلامتي گل پسر بدنيا مياد. ، مواظب خودت باش ، گل پر و از جانب من ببوس . وان يكاد يادت نره.
هدي
20 مهر 91 11:55
فكر كنم با محمد ارشان تولدمون تو يه روزه.
مامان یاشار
20 مهر 91 19:20
وااااااااااااااااااااای شقایق جون. یعنی الان ارشان عروسک تو بغلته؟ خیلی مبارک باشه. زودی بیا بهمون خبر بده عزیزم. من که دارم از ذوق می میرم
دوست من
20 مهر 91 22:23
وااااااااااای عزیزدلممممممممممم انشالله به سلامتی ییییی نی نیت میخواد زود بپره بغلت خیلی مراقب خودت باش بی صبرانه منتظر عکسهاش هستمممممممممممممممممممممم زود بیا بگو تا نمردیم مادر شدنت مبارک گلممممممممم
marjan
21 مهر 91 12:51
وایییییییییی چندروزه کامنتای وبت باز نمیشه! اقا محمد ارشان......خوش اومدی خاله!خوش اومدی عزیزکم!خوش اومدی فرشته ی پاییزی! اینم دو-سه تا هدیه ی ناقابل!ببخشید به خاطر بعد مسافت همین از دستم برمیومد! http://www.up.vatandownload.com/images2/u4xdy8888dtdbedasx93.gif http://www.up.vatandownload.com/images2/7i4jk7hbbr2mxjhioe4.gif http://www.up.vatandownload.com/images2/a95tq9wtkiyxp0gagx0s.gif
مامان عاشق
22 مهر 91 11:58
وایییییییییییییییییی باور نمیکنی وقتی خوندم چقدر خوشحال شدم زود بیا عکسای گل پسر رو نشونمون بده
mamane Ali
22 مهر 91 15:54
چه عالی .. الان دیگه حتما ارشان خان به دنیا اومده .. تولدت مبارک فینگیلی .. مامانت رو کچل کن خیلی منتظر این روزا بود
mamane arshin)farnaz)
22 مهر 91 17:51
salam.doa mikonam zaymane rahati dashte bashi dooste aziz va hamchenin ye ninie salem
رضوان
22 مهر 91 21:20
شقایق جون زودتر عکس پسر کوچولو را برامون بذار.دلمون آب شد
مامان رقیه
22 مهر 91 21:29
کجایی بابا آخه اینجوری که نمیشه یکی بیاد یه خبری بده خیلی نگران حالتم دلم میخواد کلا سالم باشین و همه چیز رو به راه باشه ایشالا منتظر عکسای این گل پسر هستم زودی بیا
مامان کورش
23 مهر 91 3:36
سلام شقایق جون به سلامتی امیدوارم هیچ مشکلی پیش نیاد فقط سری یه خبری تو وبت بزار تا خیالم راحت بشه این بوسه ها برای ارشان جونم
مامان ياشار
24 مهر 91 20:58
واي شقايق جون ايشالا قدم دسته گلت مبارك باشه هزار هزار ماشالا خيلي ناز و خوشگله. خدا بهت ببخشه عروسكت رو. مراقب خودت باش و خوب استراحت كن تا بتوني بياي و برامون تعريف كني. روي مثل ماه فرشته كوچولو رو ميبوسم.